فيلم محاصره!
سکانس هاي آغازين اين فيلم با نداي اذان شروع مي شود. چند ثانيه بعد در کنار صوت اذان که انسان را دعوت به بهترين عمل مي کند صداي مهيب انفجار به گوش مي رسد.
بيننده اي که اين دو صدا را در کنار هم مي شنود و چندان آشنايي هم با اين نداي ملکوتي و آموزه هاي اسلام ناب محمدي(ص)ندارد هر وقت صداي اذان را مي شنود ناخودآگاه منتظر صداي انفجار است. القاعده و بن لادن و ابو مصعب را هم بگذاريد کنار اين ها.
سيد جواد هاشمي هنرپيشه محبوب و ارزشي دو دهه اخير!
وقتي خبرنگار از او مي پرسد چرا غالب نقش هايي که او بازي کرده در يک سياق است جواب او اين است: نقش هايي که من بازي کرده ام نقش هاي ارزشي بوده اند و آميخته با باورهاي مردم.بيننده به اين نقش ها دل بسته است. عوض کردن نقش من از مثبت به منفي باعث ايجاد رخنه و سستي در باور بيننده نسبت به نقش هاي ارزشي شده و در دراز مدت ارزش ها را هم بازي انگاشته و حساسيتش را نسبت به آن ها از دست مي دهد. نظير لطيفه ها و پيامک هايي که به نوعي ارزش ها و مقدسات جامعه حرف اول را در آنها مي زند.
کودکي که در اوج سادگي و صداقت خود شاهد سريال امام علي و نقش داريوش ارجمند به عنوان سردار سپاه اميرالمومنين (ع) بوده و با آن نقش ارتباط برقرار کرده و وقتي مالک اشتر مي شنود ياد امام علي مي افتد، ناگهان داريوش ارجمند را در نقش يک قداره بند و لوطي کلاهبردار در فيلم آدم برفي مي بيند.
مامان اين همون مالک اشتره ؟
نه مامان. اين دزده.
مال اشتر، دزد، حضرت علي،
از اين قبيل نقش ها که بازيگري در يک نقش ارزشي بازي کرده و در حالي که ذهنيت مردم آميخته با آن نقش ارزشي است بلافاصله در فيلم بعدي نقشي منفي بر عهده مي گيرد يا برعکس، در سريال هاي صدا و سيما کم نيستند. از نقش هايي که در ساليان اخير در نقش يک روحاني ظاهر شده و بلافاصله در فيلم بعديشان در نقش کاملا منفي ظاهر مي شوند صرف نظر مي کنم چون ممکن هست حمل بر … شود.
سوالي که پيش مي ايد اين است که آيا مديران صدا و سيما به اين مساله واقف نيستند؟ آيا نمي دانند که وقتي بيننده با نقش ارزشي ارتباط برقرار مي کند با ارزشي هم که منتقل مي کند خو مي گيرد و با ظاهر شدن همان فرد در نقش منفي و تنفر ذاتي بيننده از نقش منفي، احساس بدي نسبت به ارزشي که در فيلم قبلي دريافته پيدا مي کند؟ نظير کودکي که فکر مي کرد مالک اشتر همان دزده است؟
البته اثبات اين مساله که هاليوود عمدا و بر اساس برنامه ريزي فيلم هايي مانند محاصره را مي سازد شکي نيست اما آيا مي توان همين احتمال را در مورد صدا و سيماي جمهوري اسلامي که قرار بود دانشگاه اسلامي و منتقل کننده ارزش هاي ديني در جامعه باشد داد؟
به هر حال اگر احتمال عمدي بودن اين اقدام را ضعيف بدانيم که البته تجربه صدا و سيما گاهي خلافش را ثابت مي کند در خوشبينانه ترين احتمال نشان از بي توجهي مسئولين ذيربط به اين مساله دارد. اميدوارم مسئولين صدا و سيما به اندازه سيد جواد هاشمي به اين مقوله واقف باشند و روزي را شاهد باشيم که صدا و سيماي جمهوري اسلامي شروع به تبديل شدن به دانشگاه اسلامي و البته نه از نوع آزادش کرده است.
و اصولا آيا شبکه ديني و ارزشي به اوني ميگن که لابلاي برنامه هاي خود که گاهي بي محتوا و ضد ارزش هم هست برنامه هاي ديني پخش کنه از قبيل نمازهاي جماعت و از تو مي پرسند و …يا به اوني ميگن که مديرانش فکر و انگيزه ديني در ذهنيت خود داشته باشند حتي در ساخت برنامه هاي عادي و سرگرمي ها؟
بیان دیدگاه